معنی فارسی palaeobotanical
B1دیرینهگیاهشناسی، مربوط به مطالعه گیاهان فسیل شده و درک تاریخچه آنها.
Relating to the science of palaeobotany, the study of fossil plants.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
مطالعات دیرینهگیاهی به ما کمک میکند تا تکامل گیاهان را درک کنیم.
مثال:
Palaeobotanical studies help us understand plant evolution.
معنی(example):
سجل دیرینهگیاهی برای بازسازی محیطهای باستانی مهم است.
مثال:
The palaeobotanical record is important for reconstructing ancient environments.
معنی فارسی کلمه palaeobotanical
:
دیرینهگیاهشناسی، مربوط به مطالعه گیاهان فسیل شده و درک تاریخچه آنها.