معنی فارسی palaeobotanically
B1به شیوهای که به مطالعه گیاهان باستانی مربوط میشود.
In a manner relating to palaeobotany.
- ADVERB
example
معنی(example):
دادهها به صورت دیرینهگیاهی ارزیابی شدند تا ارتباطی با آب و هوا پیدا کنند.
مثال:
The data was evaluated palaeobotanically to find connections to climate.
معنی(example):
از نظر دیرینهگیاهی، این نمونهها از یک منطقه گرمسیری هستند.
مثال:
Palaeobotanically speaking, these samples are from a tropical region.
معنی فارسی کلمه palaeobotanically
:
به شیوهای که به مطالعه گیاهان باستانی مربوط میشود.