معنی فارسی palaeolithoid

B1

اشیاء یا ابزارهایی که به دوره پالئولیتیک شبیه باشند.

Resembling or characteristic of the Paleolithic period.

example
معنی(example):

آثاری که به نوع پالئولیتیک شباهت داشتند، مشابه آنچه در لایه‌های بسیار قدیمی‌تر یافت می‌شد، بودند.

مثال:

The palaeolithoid artifacts resembled those found in much older layers.

معنی(example):

برخی ساختارهای پالئولیتیک نشان‌دهنده انتقالی در تکنیک‌های ساخت ابزار هستند.

مثال:

Some palaeolithoid structures indicate a transition in tool-making techniques.

معنی فارسی کلمه palaeolithoid

: معنی palaeolithoid به فارسی

اشیاء یا ابزارهایی که به دوره پالئولیتیک شبیه باشند.