معنی فارسی palaeological
B2مربوط به مطالعه تاریخ و فرهنگ انسانهای باستانی.
Relating to the study of ancient human cultures and their histories.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
یافتههای پالئولوژیک در یک مجله علمی معتبر منتشر شد.
مثال:
The palaeological findings were published in a renowned academic journal.
معنی(example):
تحقیقات پالئولوژیک دانش ما را درباره تمدنهای اولیه به طرز چشمگیری گسترش داده است.
مثال:
Palaeological research has greatly expanded our knowledge of early civilizations.
معنی فارسی کلمه palaeological
:
مربوط به مطالعه تاریخ و فرهنگ انسانهای باستانی.