معنی فارسی palaestrian

B1

فردی که به فعالیت‌های ورزشی و پاله‌استر علاقه دارد یا در آن شرکت می‌کند.

A person who participates in or is associated with the palaestra.

example
معنی(example):

جامعه پاله‌استری پر جنب و جوش و پر از زندگی بود.

مثال:

The palaestrian community was vibrant and full of life.

معنی(example):

او به خاطر عشقش به ورزش به عنوان یک پاله‌استری شناخته می‌شود.

مثال:

He identified himself as a palaestrian due to his love for sports.

معنی فارسی کلمه palaestrian

: معنی palaestrian به فارسی

فردی که به فعالیت‌های ورزشی و پاله‌استر علاقه دارد یا در آن شرکت می‌کند.