معنی فارسی palaverous
B2انتخاب کلمات و بیان مطالب به شیوهای طولانی و خستهکننده.
Characterized by excessive and tedious talking.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
طبع پرحرف او در جلسات میتواند خستهکننده باشد.
مثال:
His palaverous nature can be tiresome during meetings.
معنی(example):
بحث پرحرف ساعتها طول کشید.
مثال:
The palaverous discussion went on for hours.
معنی فارسی کلمه palaverous
:
انتخاب کلمات و بیان مطالب به شیوهای طولانی و خستهکننده.