معنی فارسی palmist
B1پیشگو، فردی که با خواندن خطهای کف دست دیگران به آینده و شخصیت آنها پی میبرد.
A person who reads palms as a form of divination to foretell the future.
- noun
noun
معنی(noun):
A fortuneteller who uses palmistry.
example
معنی(example):
پیشگو با خواندن کف دست من آیندهام را پیشبینی کرد.
مثال:
The palmist predicted my future by reading my palm.
معنی(example):
او به پیشگو رفت تا درباره زندگی عاشقانهاش بداند.
مثال:
She visited a palmist to learn about her love life.
معنی فارسی کلمه palmist
:
پیشگو، فردی که با خواندن خطهای کف دست دیگران به آینده و شخصیت آنها پی میبرد.