معنی فارسی palmodic

B1

به معنی تحلیلی که به خصوصیات نخل‌ها مربوط می‌شود، معمولاً در علم گیاه‌شناسی.

Referring to aspects or analyses related to palm features.

example
معنی(example):

تحلیل پالمودیک گونه‌ها داده‌های جالبی را نشان داد.

مثال:

The palmodic analysis of the species revealed interesting data.

معنی(example):

تحقیقات شامل مطالعات پالمودیک بر روی الگوهای رشد است.

مثال:

Research includes palmodic studies on growth patterns.

معنی فارسی کلمه palmodic

: معنی palmodic به فارسی

به معنی تحلیلی که به خصوصیات نخل‌ها مربوط می‌شود، معمولاً در علم گیاه‌شناسی.