معنی فارسی palmoscopy

B1

به معنی مطالعه و بررسی نخل‌ها و ویژگی‌های آن‌ها، به خصوص برگ‌هایشان.

The study or examination of palms and their features, especially leaves.

example
معنی(example):

پالموسکوپی در طبقه‌بندی گونه‌های نخل کمک می‌کند.

مثال:

Palmoscopy helps in the classification of palm species.

معنی(example):

کارشناسان از پالموسکوپی برای بررسی ساختارهای برگ نخل استفاده می‌کنند.

مثال:

Experts use palmoscopy to study palm leaf structures.

معنی فارسی کلمه palmoscopy

: معنی palmoscopy به فارسی

به معنی مطالعه و بررسی نخل‌ها و ویژگی‌های آن‌ها، به خصوص برگ‌هایشان.