معنی فارسی palpations

B1

ضربان، تپش غیرطبیعی یا سریع قلب که ممکن است ناشی از عوامل مختلفی باشد.

The act of feeling one's heart beat rapidly or irregularly, often due to anxiety or physical exertion.

example
معنی(example):

او پس از دویدن ضربان‌های قلبش را احساس کرد.

مثال:

She felt the palpations of her heart after running.

معنی(example):

ضربان‌های قلب می‌تواند ناشی از اضطراب یا استرس باشد.

مثال:

Palpitations can be a result of anxiety or stress.

معنی فارسی کلمه palpations

: معنی palpations به فارسی

ضربان، تپش غیرطبیعی یا سریع قلب که ممکن است ناشی از عوامل مختلفی باشد.