معنی فارسی palpon
B2جزء حیاتی در اکوسیستم دریایی که به حفظ تنوع زیستی کمک میکند.
A crucial component in the marine ecosystem that aids in biodiversity.
- NOUN
example
معنی(example):
پالپون بخش مهمی از اکوسیستم دریایی است.
مثال:
The palpon is an important part of the marine ecosystem.
معنی(example):
بسیاری از ماهیها به پالپونها برای پناهگاه تکیه میکنند.
مثال:
Many fish rely on palpons for shelter.
معنی فارسی کلمه palpon
:
جزء حیاتی در اکوسیستم دریایی که به حفظ تنوع زیستی کمک میکند.