معنی فارسی paludal

B2 /pəˈluːdəl/

مربوط به نواحی باتلاقی، مکان‌هایی که بیشتر از آب و گل تشکیل شده‌اند.

Relating to or characterized by wetlands or marshy areas.

adjective
معنی(adjective):

Pertaining to marshes, marshy, palustral, especially designating a plant's habitat

example
معنی(example):

منطقه‌های پالیودال اغلب از نظر تنوع زیستی بسیار غنی هستند.

مثال:

Paludal areas are often rich in biodiversity.

معنی(example):

محیط پالیودال از بسیاری از گونه‌های گیاهان و حیوانات پشتیبانی می‌کند.

مثال:

The paludal environment supports many species of plants and animals.

معنی فارسی کلمه paludal

: معنی paludal به فارسی

مربوط به نواحی باتلاقی، مکان‌هایی که بیشتر از آب و گل تشکیل شده‌اند.