معنی فارسی panachure

B1

روش یا تکنیکی در ایجاد تنوع و ترکیب در طراحی یا هنر.

A technique of mixing or blending different elements creatively.

example
معنی(example):

تکنیک پاناشور باغبان منجر به یک باغ زیبا شد.

مثال:

The gardener's panachure technique resulted in a beautiful garden.

معنی(example):

از طریق پاناشور، سرآشپز طعم‌ها را به شیوه‌ای نوآورانه ترکیب کرد.

مثال:

Through panachure, the chef combined flavors in an innovative way.

معنی فارسی کلمه panachure

: معنی panachure به فارسی

روش یا تکنیکی در ایجاد تنوع و ترکیب در طراحی یا هنر.