معنی فارسی pandermite
B1پاندرمیت، غذایی که معمولاً در برخی مناطق تهیه میشود.
A dish that is commonly prepared in certain regions.
- OTHER
example
معنی(example):
پاندرمیت یک غذای محبوب در این منطقه است.
مثال:
The pandermite is a popular dish in the region.
معنی(example):
من اغلب در تعطیلات آخر هفته پاندرمیت درست میکنم.
مثال:
I often enjoy making pandermite on weekends.
معنی فارسی کلمه pandermite
:
پاندرمیت، غذایی که معمولاً در برخی مناطق تهیه میشود.