معنی فارسی pandership
B1پاندریش، فرایند یا موقعیتی که در آن کسی رهبری یا پشتیبانی را ارائه میدهد.
The process or position where someone provides leadership or support.
- OTHER
example
معنی(example):
قلمرو پاندریش از جامعه حمایت کرد.
مثال:
The pandership provided support for the community.
معنی(example):
او مسئولیتهای پاندریش خود را جدی گرفت.
مثال:
He took his pandership duties seriously.
معنی فارسی کلمه pandership
:
پاندریش، فرایند یا موقعیتی که در آن کسی رهبری یا پشتیبانی را ارائه میدهد.