معنی فارسی panickiest
C1حالت اوج وحشت و اضطراب که شخص در ناکامی و استرس به آن دچار میشود.
The highest degree of panic experienced, particularly in crisis situations.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
در وحشتزدهترین لحظات، او قوتی را پیدا کرد که نمیدانست دارد.
مثال:
In the panickiest moments, she found strength she didn't know she had.
معنی(example):
او در حین بحران، وحشتزدهترین فرد در بین دوستانش بود.
مثال:
He was the panickiest among his friends during the emergency.
معنی فارسی کلمه panickiest
:
حالت اوج وحشت و اضطراب که شخص در ناکامی و استرس به آن دچار میشود.