معنی فارسی papalty
B1پاپالتی، نظام یا روش حکومتی که تحت نظارت و اداره پاپ قرار میگیرد.
A system of governance under the authority of the pope.
- NOUN
example
معنی(example):
سیستم پاپالتی برای اطمینان از نظم در پادشاهی تأسیس شد.
مثال:
The papalty system was established to ensure order in the kingdom.
معنی(example):
بسیاری از دانشمندان برای درک سیاستهای قرون وسطی به مطالعه پاپالتی میپردازند.
مثال:
Many scholars study the papalty to understand medieval politics.
معنی فارسی کلمه papalty
:
پاپالتی، نظام یا روش حکومتی که تحت نظارت و اداره پاپ قرار میگیرد.