معنی فارسی paper boys
A2جمعیت از پسران جوانی که روزنامهها را توزیع میکنند.
A group of boys who deliver newspapers.
- NOUN
example
معنی(example):
در تابستان، چندین پسر روزنامه در شهر ما کار میکنند.
مثال:
In the summer, several paper boys work in our town.
معنی(example):
پسران روزنامه معمولاً گروههایی تشکیل میدهند تا تحویلها را آسانتر کنند.
مثال:
The paper boys often form groups to make deliveries easier.
معنی فارسی کلمه paper boys
:
جمعیت از پسران جوانی که روزنامهها را توزیع میکنند.