معنی فارسی papillosity

B1

پاپیلوستی به حالت یا ویژگی داشتن پاپیلاها یا برجستگی‌های کوچک اشاره دارد، به ویژه در بافت‌ها و اعضای مختلف بدن.

The state or quality of having papillae or small elevations, especially in various tissues and organs.

example
معنی(example):

پاپیلوستی زبان به ما کمک می‌کند تا طعم‌های مختلف را بچشیم.

مثال:

The papillosity of the tongue helps us taste different flavors.

معنی(example):

پاپیلوستی در دوزیستان به تجربه‌های حسی آن‌ها کمک می‌کند.

مثال:

The papillosity in amphibians aids in their sensory experiences.

معنی فارسی کلمه papillosity

: معنی papillosity به فارسی

پاپیلوستی به حالت یا ویژگی داشتن پاپیلاها یا برجستگی‌های کوچک اشاره دارد، به ویژه در بافت‌ها و اعضای مختلف بدن.