معنی فارسی parabolist

B1

فردی که به مطالعه و تحقیق در مورد اشکال پارابولیک می‌پردازد.

A person who studies or specializes in parabolic shapes.

example
معنی(example):

یک پارابولیست ویژگی‌های اشکال پارابولیک را مطالعه می‌کند.

مثال:

A parabolist studies the properties of parabolic shapes.

معنی(example):

پارابولیست یافته‌های خود را در کنفرانس ارائه داد.

مثال:

The parabolist presented his findings at the conference.

معنی فارسی کلمه parabolist

: معنی parabolist به فارسی

فردی که به مطالعه و تحقیق در مورد اشکال پارابولیک می‌پردازد.