معنی فارسی paraboloidal
B2پارابولوییدال، توصیف شکلی که مشابه یا مرتبط با یک پارابولا باشد.
Descriptive of a shape that is similar to or related to a parabola.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
طراحی دارای شکلی پارابولوییدال برای عملکرد بهتر است.
مثال:
The design features a paraboloidal shape for better performance.
معنی(example):
آنتنهای استفاده شده به صورت پارابولوییدال هستند تا دریافت سیگنال بهتری داشته باشند.
مثال:
The antennas used are paraboloidal for enhanced signal reception.
معنی فارسی کلمه paraboloidal
:
پارابولوییدال، توصیف شکلی که مشابه یا مرتبط با یک پارابولا باشد.