معنی فارسی paracelsianism
C1مکتب فکری که به ایدهها و آموزههای پاراسلسیوس وابسته است.
A doctrine or practice based on the ideas and teachings of Paracelsus.
- NOUN
example
معنی(example):
پاراسلسیسم به همافزایی بین طبیعت و پزشکی اعتقاد دارد.
مثال:
Paracelsianism advocates for the synergy between nature and medicine.
معنی(example):
او پاراسلسیسم را مطالعه کرد تا تأثیر آن بر داروشناسی مدرن را درک کند.
مثال:
He studied paracelsianism to understand its impact on modern pharmacology.
معنی فارسی کلمه paracelsianism
:
مکتب فکری که به ایدهها و آموزههای پاراسلسیوس وابسته است.