معنی فارسی paracelsic

B2

مربوط به یا متاثر از فلسفه پاراسلسیوس.

Relating to or influenced by the philosophical ideas of Paracelsus.

example
معنی(example):

فلسفه پاراسلسی اغلب به عنوان پیش‌درآمدی بر پزشکی جامع دیده می‌شود.

مثال:

The paracelsic philosophy is often seen as a precursor to holistic medicine.

معنی(example):

دیدگاه پاراسلسی او روش‌های منحصر به فردی برای درمان معرفی کرد.

مثال:

His paracelsic perspective introduced unique methods of healing.

معنی فارسی کلمه paracelsic

: معنی paracelsic به فارسی

مربوط به یا متاثر از فلسفه پاراسلسیوس.