معنی فارسی paracusis

B2

نامی برای اختلال شنوایی که در آن فرد به خاطر فریب صوتی دچار مشکل می‌شود.

A condition where a person has distorted hearing that can lead to misinterpretation of sounds.

example
معنی(example):

پاراکوزیس اغلب با کمبود شنوایی اشتباه گرفته می‌شود.

مثال:

Paracusis is often mistaken for hearing loss.

معنی(example):

تشخیص پاراکوزیس نیاز به ارزیابی دقیق دارد.

مثال:

Diagnosis of paracusis requires careful evaluation.

معنی فارسی کلمه paracusis

: معنی paracusis به فارسی

نامی برای اختلال شنوایی که در آن فرد به خاطر فریب صوتی دچار مشکل می‌شود.