معنی فارسی paradoxal
B2پارادوکسال به موضوعات یا موقعیتهایی اطلاق میشود که ظاهراً متناقض هستند اما حقیقت دارند.
Related to or resembling a paradox; seemingly contradictory yet possibly true.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
توضیح او پارادوکسی بود و فهم آن دشوار بود.
مثال:
His explanation was paradoxal, making it hard to understand.
معنی(example):
یک وضعیت پارادوکسی میتواند حقایق غیرمنتظرهای را آشکار کند.
مثال:
A paradoxal situation can reveal unexpected truths.
معنی فارسی کلمه paradoxal
:
پارادوکسال به موضوعات یا موقعیتهایی اطلاق میشود که ظاهراً متناقض هستند اما حقیقت دارند.