معنی فارسی paraffining
B1پارافین کردن، پوشاندن یا آغشته کردن چیزی با پارافین برای محافظت یا حفظ.
The process of applying or coating with paraffin for protection or preservation.
- VERB
example
معنی(example):
پارافین کردن میوه به حفظ تازگی آن کمک میکند.
مثال:
Paraffining the fruit helps to preserve its freshness.
معنی(example):
او در حال پارافین کردن سطح چوبی است تا از رطوبت محافظت کند.
مثال:
He is paraffining the wooden surface to protect it from moisture.
معنی فارسی کلمه paraffining
:
پارافین کردن، پوشاندن یا آغشته کردن چیزی با پارافین برای محافظت یا حفظ.