معنی فارسی paraffinizing
B1تحت فرآیند پارافین کردن قرار دادن، به ویژه در زمینه نمونههای بافتی یا اشیاء تاریخی.
The act of treating or applying paraffin to materials for preservation or protection.
- VERB
example
معنی(example):
آنها در حال پارافین کردن نمونههای بافت برای مطالعه تحقیقاتی هستند.
مثال:
They are paraffinizing the tissue samples for the research study.
معنی(example):
پارافین کردن آثار تاریخی به نگهداری طولانیمدت آنها کمک میکند.
مثال:
Paraffinizing the artifacts helps in their long-term storage.
معنی فارسی کلمه paraffinizing
:
تحت فرآیند پارافین کردن قرار دادن، به ویژه در زمینه نمونههای بافتی یا اشیاء تاریخی.