معنی فارسی paragglutination
B1پدیدهای در زبانشناسی که در آن رشتههای کلماتی بههم چسبیده و غیرقابل تفکیک میشوند.
The process of combining words in such a way that they lose their individual boundaries.
- NOUN
example
معنی(example):
پارگلوتیناسیون میتواند یادگیری زبان را دشوار کند.
مثال:
Paragglutination can make language learning difficult.
معنی(example):
این پدیده در زبانشناسی به عنوان پارگلوتیناسیون شناخته میشود.
مثال:
This phenomenon is known as paragglutination in linguistics.
معنی فارسی کلمه paragglutination
:
پدیدهای در زبانشناسی که در آن رشتههای کلماتی بههم چسبیده و غیرقابل تفکیک میشوند.