معنی فارسی paraglenal

B1

نسبت یا ارتباطی که در زمینه آناتومی وجود دارد.

Referring to a specific anatomical area near the glenoid of the shoulder.

example
معنی(example):

منطقه پاراگلنال در آناتومی اهمیت دارد.

مثال:

The paraglenal region is important in anatomy.

معنی(example):

پزشکان جنبه‌های پاراگلنال شانه را مطالعه می‌کنند.

مثال:

Doctors study the paraglenal aspects of the shoulder.

معنی فارسی کلمه paraglenal

: معنی paraglenal به فارسی

نسبت یا ارتباطی که در زمینه آناتومی وجود دارد.