معنی فارسی parametrised

B1

پارامتری کردن، تغییر دادن یا تنظیم یک مدل یا الگوریتم بر اساس پارامترهای خاص است تا نتایج بهتری حاصل شود.

To configure or set a model or algorithm based on specific parameters for better results.

verb
معنی(verb):

To describe in terms of parameters.

example
معنی(example):

الگوریتم برای بهبود عملکرد خود پارامتری شده است.

مثال:

The algorithm was parametrised to improve its performance.

معنی(example):

در برنامه‌نویسی، توابع می‌توانند پارامتری شوند تا ورودی‌های مختلفی را بپذیرند.

مثال:

In programming, functions can be parametrised to accept different kinds of inputs.

معنی فارسی کلمه parametrised

: معنی parametrised به فارسی

پارامتری کردن، تغییر دادن یا تنظیم یک مدل یا الگوریتم بر اساس پارامترهای خاص است تا نتایج بهتری حاصل شود.