معنی فارسی parametrises

B1

عمل پارامتریزه کردن به این معنا است که متغیرها یا ورودی‌ها به طور واضح تعیین و تنظیم می‌شوند.

Third person singular simple present form of 'parametrise'.

verb
معنی(verb):

To describe in terms of parameters.

example
معنی(example):

سیستم هر متغیر را برای وضوح پارامتریزه می‌کند.

مثال:

The system parametrises each variable for clarity.

معنی(example):

او معمولاً گزینه‌های خود را هنگام تصمیم‌گیری پارامتریزه می‌کند.

مثال:

He often parametrises his options when making decisions.

معنی فارسی کلمه parametrises

: معنی parametrises به فارسی

عمل پارامتریزه کردن به این معنا است که متغیرها یا ورودی‌ها به طور واضح تعیین و تنظیم می‌شوند.