معنی فارسی paramyelin
B1پارامایلین به عنصر یا مولکولی گفته میشود که در فعالیتهای عصبی نقش دارد.
A term referring to a molecule involved in neural activities.
- NOUN
example
معنی(example):
پارامایلین اصطلاحی است که در علوم اعصاب استفاده میشود.
مثال:
Paramyelin is a term used in neurobiology.
معنی(example):
این مطالعه بر روی خواص پارامایلین متمرکز شد.
مثال:
The study focused on the properties of paramyelin.
معنی فارسی کلمه paramyelin
:
پارامایلین به عنصر یا مولکولی گفته میشود که در فعالیتهای عصبی نقش دارد.