معنی فارسی parasphenoidal
B1ناحیهای در جمجمه که نزدیک به استخوان سپنوئید قرار دارد و در جراحیهای مغز و اعصاب اهمیت دارد.
Relating to the area of the skull situated near the sphenoid bone, important in neurosurgical contexts.
- OTHER
example
معنی(example):
جراح بر روی ناحیه پاراسفنوئید جمجمه کار کرد.
مثال:
The surgeon worked on the parasphenoidal region of the skull.
معنی(example):
درک آناتومی پاراسفنوئید برای این روش بسیار مهم است.
مثال:
Understanding the parasphenoidal anatomy is crucial for the procedure.
معنی فارسی کلمه parasphenoidal
:
ناحیهای در جمجمه که نزدیک به استخوان سپنوئید قرار دارد و در جراحیهای مغز و اعصاب اهمیت دارد.