معنی فارسی parastas
B1عنصری یا ابزاری که در تحقیق یا عمل تخصصی مورد استفاده قرار میگیرد.
An element or tool used in specialized research or procedures.
- OTHER
example
معنی(example):
پاراستاس نقش مهمی در عمل جراحی ایفا کرد.
مثال:
The parastas played a crucial role in the operation.
معنی(example):
در تحقیق، پاراستاسها برای یافتهها حیاتی بودند.
مثال:
In the research, parastas were pivotal for the findings.
معنی فارسی کلمه parastas
:
عنصری یا ابزاری که در تحقیق یا عمل تخصصی مورد استفاده قرار میگیرد.