معنی فارسی parasympathomimetic
B1داروهایی که اثرات مشابه با پاراسمپاتیک عصبی دارند و باعث تحریک پاسخهای این سیستم میشوند.
Drugs that imitate the effects of the parasympathetic nervous system, promoting rest-and-digest activities.
- OTHER
example
معنی(example):
داروهای پاراسمپاتومیمتیک سیستم عصبی پاراسمپاتیک را فعال میکنند.
مثال:
Parasympathomimetic drugs activate the parasympathetic nervous system.
معنی(example):
استیلکولین نمونهای کلاسیک از یک عامل پاراسمپاتومیمتیک است.
مثال:
Acetylcholine is a classic example of a parasympathomimetic agent.
معنی فارسی کلمه parasympathomimetic
:
داروهایی که اثرات مشابه با پاراسمپاتیک عصبی دارند و باعث تحریک پاسخهای این سیستم میشوند.