معنی فارسی parde

A1

پرده، پارچه‌ای که برای پوشاندن پنجره یا تقسیم فضا استفاده می‌شود.

A piece of fabric used to cover a window or divide a space.

example
معنی(example):

پرده در تئاتر آویزان است.

مثال:

The curtain is hanging in the theater.

معنی(example):

او پرده را کنار زد تا نور خورشید وارد شود.

مثال:

He pulled the parde to let in the sunlight.

معنی فارسی کلمه parde

: معنی parde به فارسی

پرده، پارچه‌ای که برای پوشاندن پنجره یا تقسیم فضا استفاده می‌شود.