معنی فارسی parfum

B1 /pɑɹˈfum/

عطر، مایع خوشبو که برای استفاده بر روی پوست یا لباس به کار می‌رود.

A fragrant liquid typically made from essential oils and aroma compounds, used for scenting the body.

noun
معنی(noun):

Fragrance; perfume

example
معنی(example):

من بوی گل این عطر را دوست دارم.

مثال:

I love the floral scent of this parfum.

معنی(example):

او قبل از بیرون رفتن کمی عطر زد.

مثال:

She sprayed some parfum before going out.

معنی فارسی کلمه parfum

: معنی parfum به فارسی

عطر، مایع خوشبو که برای استفاده بر روی پوست یا لباس به کار می‌رود.