معنی فارسی parkee
A2منطقهای سبز و سرسبز که برای استراحت و تفریح عمومی طراحی شده است.
An area of land designated for public recreation, often containing grass and trees.
- NOUN
example
معنی(example):
پارکی دیدنی دلپذیر در شهر شلوغ بود.
مثال:
The parkee was a welcome sight in the busy city.
معنی(example):
ما بعد از جلسه در پارکی قدم زدیم تا استراحت کنیم.
مثال:
We took a stroll in the parkee to relax after the meeting.
معنی فارسی کلمه parkee
:
منطقهای سبز و سرسبز که برای استراحت و تفریح عمومی طراحی شده است.