معنی فارسی parodic
B2وابسته یا مشتق از پارودی، به ویژه به معنای تقلید طنزآمیز.
Of or relating to a parody; imitating or mocking for humorous effect.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
هنرمند نسخه‌ای پارودیک از مجسمه معروف ایجاد کرد.
مثال:
The artist created a parodic version of the famous statue.
معنی(example):
نگاه پارودیک او به اخبار هم خنده‌دار و هم بصیرت‌آمیز بود.
مثال:
His parodic take on the news was both funny and insightful.
معنی فارسی کلمه parodic
:
وابسته یا مشتق از پارودی، به ویژه به معنای تقلید طنزآمیز.
