معنی فارسی parte

B1

قسمت، بخشی از یک فعالیت یا عمل که می‌تواند به عنوان مهم‌ترین جنبه در نظر گرفته شود.

A part or section of an activity that may be considered the most important aspect.

example
معنی(example):

قسمت رقص، نقطه اوج شب بود.

مثال:

The parte of the dance was the highlight of the evening.

معنی(example):

او هر روز قسمت خود را تمرین می‌کرد تا آن را کامل کند.

مثال:

She practiced her parte every day to perfect it.

معنی فارسی کلمه parte

: معنی parte به فارسی

قسمت، بخشی از یک فعالیت یا عمل که می‌تواند به عنوان مهم‌ترین جنبه در نظر گرفته شود.