معنی فارسی partialed
B1جزئی، به معنای اینکه تمام اطلاعات یا موارد در نظر گرفته نشده است.
Made partial; not complete.
- OTHER
example
معنی(example):
گزارش جزئی شده بود، به معنی اینکه تمام جزئیات در نظر گرفته نشده است.
مثال:
The report was partialed, meaning not all details were included.
معنی(example):
او احساس میکرد که کارش در طی بررسی بهطور ناعادلانهای جزئی شده است.
مثال:
She felt her work had been unfairly partialed during the review.
معنی فارسی کلمه partialed
:
جزئی، به معنای اینکه تمام اطلاعات یا موارد در نظر گرفته نشده است.