معنی فارسی partinium
B1پارتینیوم، عنصری خیالی در داستانهای علمی تخیلی که ویژگیهای خاص و منحصر به فردی دارد.
A fictional element often found in science fiction literature, characterized by unique properties.
- NOUN
example
معنی(example):
پارتینیوم یک عنصر خیالی در رمان علمی تخیلی است.
مثال:
Partinium is a fictional element in the science fiction novel.
معنی(example):
دانشمندان در داستان خاصیت جدیدی از پارتینیوم کشف کردند.
مثال:
Scientists in the story discovered a new property of partinium.
معنی فارسی کلمه partinium
:
پارتینیوم، عنصری خیالی در داستانهای علمی تخیلی که ویژگیهای خاص و منحصر به فردی دارد.