معنی فارسی partisanism

B2

پارتیزانیسم به تمایلات یا رفتارهای جانبدارانه نسبت به یک گروه سیاسی یا اجتماعی اطلاق می‌شود.

The practice of showing strong allegiance to a particular political party or group, often leading to bias.

example
معنی(example):

پارتیزانیسم می‌تواند تقسیماتی در بحث‌های سیاسی ایجاد کند.

مثال:

Partisanism can create divisions in political discussions.

معنی(example):

او به پارتیزانیسم در رسانه‌ها که بر افکار عمومی تأثیر می‌گذارد انتقاد کرد.

مثال:

He criticized the partisanism in the media that affects public opinion.

معنی فارسی کلمه partisanism

: معنی partisanism به فارسی

پارتیزانیسم به تمایلات یا رفتارهای جانبدارانه نسبت به یک گروه سیاسی یا اجتماعی اطلاق می‌شود.