معنی فارسی parturiency
B1وضع زایمان، حالتی که موجودات زنده به زایمان نزدیک میشوند.
The condition of being pregnant and soon to give birth.
- NOUN
example
معنی(example):
زایمان او با چند نشانه مشخص شده بود که نشاندهنده نزدیک بودن او به زایمان بود.
مثال:
Her parturiency was marked by several signs that indicated she was close to delivery.
معنی(example):
زایمانی که بسیاری از پستانداران تجربه میکنند، بسیار متفاوت است.
مثال:
The parturiency experienced by many mammals varies greatly.
معنی فارسی کلمه parturiency
:
وضع زایمان، حالتی که موجودات زنده به زایمان نزدیک میشوند.