معنی فارسی pass-by
A2عبور کردن از کنار چیزی یا کسی.
To move past someone or something.
- VERB
example
معنی(example):
ما در مسیرمان از کنار پارک عبور خواهیم کرد.
مثال:
We will pass by the park on our way.
معنی(example):
فراموش نکنید که هنگام عبور دست تکان دهید.
مثال:
Don't forget to wave when you pass by.
معنی فارسی کلمه pass-by
:
عبور کردن از کنار چیزی یا کسی.