معنی فارسی passenger-mile
B2یک واحد اندازهگیری در حمل و نقل که نشاندهنده مسافت طی شده توسط یک مسافر است.
A measure of the number of miles traveled by one passenger.
- NOUN
example
معنی(example):
شرکت هواپیمایی افزایش مسافر-مایل را ثبت کرد.
مثال:
The airline recorded a rise in passenger-miles.
معنی(example):
مسافر-مایل یک معیار مهم برای صنعت است.
مثال:
Passenger-miles are an important metric for the industry.
معنی فارسی کلمه passenger-mile
:
یک واحد اندازهگیری در حمل و نقل که نشاندهنده مسافت طی شده توسط یک مسافر است.