معنی فارسی passen
B1به معنای رد کردن فرصتی یا انتقال چیزی به شخص دیگری.
To decline an opportunity or to convey information to another person.
- VERB
example
معنی(example):
آنها تصمیم گرفتند این فرصت را رد کنند.
مثال:
They chose to pass on the opportunity.
معنی(example):
من این پیام را به او منتقل خواهم کرد.
مثال:
I will pass this message along to her.
معنی فارسی کلمه passen
:
به معنای رد کردن فرصتی یا انتقال چیزی به شخص دیگری.