معنی فارسی passymeasure

B1

قانونی یا مقرراتی که در یک جلسه تصویب می‌شود.

A measure or statute proposed for legislative consideration.

example
معنی(example):

ما باید راهی پیدا کنیم تا قانون جدید را تصویب کنیم.

مثال:

We need to find a way to pass the measure for the new law.

معنی(example):

کمیته هفته آینده به بررسی تصویب این قانون خواهد پرداخت.

مثال:

The committee will debate the passymeasure next week.

معنی فارسی کلمه passymeasure

: معنی passymeasure به فارسی

قانونی یا مقرراتی که در یک جلسه تصویب می‌شود.