معنی فارسی pastoralist
B1دامدار، فردی که به پرورش و نگهداری دام های بومی (غالباً گوسفند و بز) می‌پردازد، به‌ویژه در مناطق روستایی.
A person who herds and tends to livestock, usually in a nomadic or semi-nomadic lifestyle.
- noun
- adjective
noun
معنی(noun):
A person involved in pastoralism, whose primary occupation is the raising of livestock
adjective
معنی(adjective):
Having features common to pastoralism.
مثال:
a pastoralist society
example
معنی(example):
یک دامدار، گوسفند و گاو پرورش می‌دهد.
مثال:
A pastoralist raises sheep and cows.
معنی(example):
بسیاری از دامداران، دام‌های خود را به صورت فصلی جابه‌جا می‌کنند.
مثال:
Many pastoralists move their herds seasonally.
معنی فارسی کلمه pastoralist
:
دامدار، فردی که به پرورش و نگهداری دام های بومی (غالباً گوسفند و بز) می‌پردازد، به‌ویژه در مناطق روستایی.
