معنی فارسی pastorium
B1مکانی که در آن فعالیتهای مذهبی و آموزشی برای جامعه برگزار میشود.
A place where religious activities and educational programs take place.
- NOUN
example
معنی(example):
کشیشخانه امکانات آموزشی متعددی را شامل میشد.
مثال:
The pastorium featured many educational resources.
معنی(example):
او کتابهایی را به کشیشخانه برای جوانان اهدا کرد.
مثال:
He donated books to the pastorium for the youth.
معنی فارسی کلمه pastorium
:
مکانی که در آن فعالیتهای مذهبی و آموزشی برای جامعه برگزار میشود.